مدح و شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
زنـدان تـیـره از نـفـسـش روشـنـا شده صـد یـاکـریـم گـاه قـنـوتـش رهـا شـده تا دیده کنج خلوت زندان، شکستـه بال در سجـده آمـده همه جـانـش دعـا شده از فـتـنـه هـای سـلـسـۀ تـیـرگـی تنـش هـر بـنـد؛ شـرح واقـعـۀ نـی نـوا شـده آزادی است از دو جـهـان یــاد او ولی زنجیر بس که خورده تنش تـوتیا شـده این جـامـۀ فـتـاده بـه گـودال قـتـلـگاه تصـویــری از حـمـاسۀ کـربـبـلا شـده هر گـوشـه گوشـه؛ تـربت نوباوگان او آیــیـنــه دار حــرمـت دیـن خــدا شــده امروز کـیـمیای جهان سرزمین ماست این خاک اگر طلا شده هم از رضا شده معصومه، کوثریست کز امواج حلم و علم دریـای خـفـتـه در دل ایـران مـا شــده دیـدیـم این که تـا بـه ثـریـا تـوان رسید هر دم به یمن پنـجـره هایی که وا شده موسای دیگریست، کنون نیلِ دیگریست فـرعـون هـاست غـرقـۀ دام بـلا شــده من پـا بـرهـنـه آمدم از خویشتن برون ای بشر آن بشارت محزون کـجـا شده دریابمان که در به در نفس سـفـلـه ایم ای کـز کـرامـتـت فـقـرا اغـنـیـا شــده یارا دری گشا که تو باب الحآوائـجـی دل در سـیــاه چــالـه دنـیـا فـنــا شــده |